بسمالله الرحمن الرحیم
متن درس فقه عبادات (ستر و ساتر) استـاد شوپایی جویباری زیدعزه
اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
[مرور گذشته]
وجه اول در وجوب تستر وجه و کفین و حرمت نظر به آنها، آیه شریفه قل للمومنین یغضوا من ابصارهم بود؛ مرحوم اقای حکیم در دلالت آیه بر مدعا اشکال کرده بودند زیرا که این غض بصر دلالت بر عموم من حیث متعلق ندارد نهایتاً نمیشود مورد استدلال برای محل بحث باشد که ایشان برای اثبات عدم وجود عموم در بین دو وجه ذکر کرده بودند که مناقشه در هر دو وجه بیان شد.
[اشکال اقای خویی به دلالت آیه غض البصر]
مرحوم اقای خویی به استدلال به این آیه دو اشکال کردهاند:
اشکال اول:
ایه دلالت بر وجوب ستر ولو بدون التذاذ ندارد زیرا در آیه شریفه امر به غض بصر شده است و غص بصر به معنای غمض بصر و بستن پلکها نیست بلکه مراد از این آیه، اعراض و تجاوز از مرأه است که در فارسی به آن تعبیر میشود به" چشم پوشی" و استعمال غض بصر به معنای اعراض و چشم پوشی، استعمال رایجی در لغت عرب و سایر لغات است لذا آنچه در آیه به آن امر شده است این است که نسبت به زنها تتبع نظر نداشته باشید تا منجر به عمل شنیع زنا نشود لذا این آیه درحقیقت مساوق دستور به حفظ فرج است و از این جهت صادر شده است تا در زنا نیفتید.
ایشان در به عبارت اخری فرمودهاند که غض بصر یک معنای مطابقی دارد که یعنی اطباق عینین و در آیه شریفه یقین داریم که به صورت لزومی این معنای مطابقی اراده نشده است لذا وقتی معنای مطابقی مراد نبود امر دایر بین دو معنای کنایی است:
معنای کنایی اول: غص بصر از مرأه معنایش این است که نگاهت را بر زن واقع نکن به اينکه نظرت را از زن برگردان به سمت بالا نگاه کن یا به پایین يا به اين طرف و آن طرف به هر طوری از اطوار که نگاهت به زن نیفتد همانگونه رفتار کن.
معنای کنایی دوم: إرادة الإعراض عنها و عدم الدنو منها، بأن لا یعقّبها و لا یتصدّی لمقدمات الوقوع فی الحرام و هو الزنا و تصدی انجام مقدمات وقوع در حرام که زنا باشد را نداشته باشد.
حال اگر معنای اول اراده شده باشد استدلال تمام است ولی اگر معنای دوم اراده شده باشد آیه دلالت بر مدعا ندارد لذا امر در آیه مردد بین دو احتمال است و معنای کنایی اول اولی از احتمال دوم نیست اگر نگوییم معنای دوم اولی است لذا چه در فرض تردد و اجمال یا تعیین احتمال دوم استدلال بر حرمت نظر غیر التذاذی از بین میرود.
اشکال دوم:
لو سلم که آیه دلالت بر وجوب ترک نظر دارد به نطاق واسع که نظر کردن را حرام بداند چه با التذاذ چه بدون التذاذ به نحو مطلق ولی مورد از مواردی است که لا یمکن اخذ به اطلاق آن زیرا که در آیه شریفه متعلق ذکر نشده است و اطلاق آیه اقتضا دارد که نگاه کردن مردان مومن به آسمان و زمین و سایر اجسام حرام باشد و این اطلاق قابل التزام نیست وحمل آیه بر معنای اطلاقی خود ممکن نیست لذا اگر بخواهیم این آیه را تقیید بزنیم به اين ادعا که هرچند آیه دلالت بر حرمت نظر الی ای شی میکند ولی موارد دیگر را چون علم به تخصیص داریم خارج می کنيم الا زن اجنبیه لذا آیه میفرماید که به هر چیز از جمله اعضاء زن اجنبیه که شامل وجه و کفین میشود نگاه نکن؛ لکن اقای خویی میفرماید که با خارج کردن همه افراد مورد از موارد تخصیص اکثر مستهجن است زیرا که باید همه موارد و عناوین را از ذیل آن خارج کرد و تنها اجنبیه را دراینصورت باقی گذاشت که لایصدر چنین کلامی از فرد عادی تا چه رسد به قرآن مجيد که معجزه الهی است .
لو سلم که مراد از غض بصر، ترک النظر باشد لکن نمیشود به اطلاق آیه تمسک کرد بلکه باید آیه را اینطور معنا کنیم که شما باید نظر نکنی به این معنا است که در انجایی که نظر کردن بر شما حرام است انجا خودداری کنید ولی در جایی که نظر کردن جایز است مانعی از نگاه کردن نیست و وقتی معنای آیه این شد در حقیقت امر به غض بصر به امر ارشادی برمیگردد که ارشاد به جایی است که یحرم النظر الی بعض الاشیاء و شما باید این حکم شرعی را رعایت کنید و بر این اساس مفاد آیه منحصر میشود به مواردی که حرمت نظر در ان موارد ثابت باشد لکن در وجه و کفین که هنوز احراز حرمت نظر نکردهایم آیه نمیتواند دلیل باشد بر حرمت نظر در وجه و کفین و مثل همه اوامر ارشادی که سعه جکم تابع مرشد الیه است لذا استدلال به آیه شریفه منحصر در مواردی است که حرمت از خارج احراز شده است به خلاف جایی که اصل حرمت هنوز اثبات نشده است.
[بررسی اشکال اول اقای خویی]
مناقشه اول
نسبت به اشکال اول که اصلاً مدلول آیه منع از ایقاع نظر نیست بلکه اعراض و عدم تتبع است؛ اشکال در این قسمت این است که هرچند غض بصر به صورت فی الجمله دربرخی موارد به معنای چشم پوشی و پیگیری نکردن استعمال میشود ولی عنوان غض بصر حیث ما یطلق به معنای ترک النظر است ظاهر از عنوان غرض بصر همین کنترل چشم است و در جایی که متعلق غض بصر از مبصرات و مرئیات باشد اینجا غص بصر به معنای ترک النظر است ولی اگر متعلق از مبصرات نباشد به معنای چشم پوشی است لذا در جایی که متعلق از مبصرات باشد معنا ندارد که ترک نظر را به معنای چشم پوشی حمل کنیم منتهی این غض بصر ترک البصر مطلق است یا ترک البصر خاص است کلام دیگری است که از برخی از کلمات اقای تبریزی و همينطور آقای خویی استفاده میشود که آن غض بصری حرام است که التذاذی باشد لذا از اشکال اول اقای خویی پاسخ داده میشود که غرض بصر به معنای اعراض و چشم پوشی نیست و در جایی که متعلق از مبصرات است دلالت بر بستن چشم و ترک نظر است؛ لذا با توجه به اینکه در آیه 30 به مومنین و در آیه 31 به مومنات گفته شده است که غضو ابصارکم معلوم میشود که متعلق محذوف در کلام، نگاه نسبت به یکدیگر است و به قرینه مقابله این متعلق محذوف قابل فهم است.
مناقشه دوم:
این آیه با تقریب اقای خویی مساوق با آیه یحفظوا فروجهم خواهد بود و در حقیقت فقره اول نهی از زنا میکند و فقره دوم نیز تاکید همین نهی از زنا است در حاليکه ظاهر فقره دوم اين است که برای تاکید نیست بلکه حالت تاسیسی دارد
لذا اشکال اول اقای خویی به استدلال به آیه وارد نیست
[باز تقریب اشکال اقای خویی]
عنوان غض بصر در آیه به معنای مطلق ترک نیست و در لغت نیز در معنای غض، حیثیت کف اخذ شده است و کف ابصار در جایی استعمال میشود که یک میل و کشش طبیعی برای نگاه کردن وجود داشته باشد و آن وقت به شخص میگویند که شما نگاه نکن لذا دستور به غض بصر، ترک نظر خاص است نه ترک نظر مطلق لذا از آیه حرمت نظر التذاذی استفاده میشود نه در فرض نگاههای غیر التذاذی؛ از این رو در مواردی که این انگیزه لذت جویی نباشد از آیه حرمت استفاده نمیشود از برخی از کلمات اقای خویی در کتاب النکاح استفاده میشود همین معنا را مد نظر داشتهاند.
[بررسی اشکال دوم اقای خویی:]
اينکه اگر مراد از ایه را ترک نظر بگیریم آیه قابل اخذ به اطلاق نیست و باید حمل بر ارشاد شود از جواب اشکال اقای حکیم پاسخ این اشکال معلوم است زیرا در آیه تنها نگاه کردن به زن حرام است و در این قسمت که مورد خودش است در مورد خود زن آیه اطلاق دارد و منع از ایقاع النظر علی المرأه کرده است و این منع اطلاق دارد چه نسبت به وجه و کفین چه نسبت به سایر اعضای بدن از وجه و کفین لذا غض البصر به معنای ترک النظر است ولی لا مطلق الترک بلکه در جایی که انگیزه بر نظر وجود داشته باشد.
که این مطلب فی الجمله در کتاب الطهارت و کتاب النکاح از عبارات اقای تبریزی به دست میآید، که آیه شریفه فقط حرمت نظر التذاذی را دلالت میکند.
[تقریب محقق داماد از آیه غض البصر]
مرحوم اقای داماد میفرماید که این آیه شریفه دلالت میکند بر ترک النظر به صورت مطلق که از مقابله بین دو آیه که از یک طرف به زن و از طرف دیگر به مرد خطاب میکندنگاه نکنند و اگر شک داشته باشیم آیه دلالت به صورت مطلق دلالت دارد با استناد به دو روایت در ذیل آیه شریفه میتوان ترک النظر مطلق را استفاده کرد که با روایت زبیری و سعد اسکاف بدست می آيد که مفاد آيه حرمت مطلق نظر به مرأه است.
شما اینجا هستید
فایل:
صوت: